یک نفر

یک نفر از راه آمد آسمانم را گرفت

بال هایم را شکست و آشیانم را گرفت

همچو پاییزی وزید از ناکجابادی غریب

از بهارم شاخه های ارغوانم را گرفت

زخم ها زد بر تن تنهایی ام، من نیمه جان

خواستم فریاد بردارم ،دهانم را گرفت

تا قدم در شهر چشمانش نهادم ناگهان

با نگاهی آمد و از من جهانم را گرفت

او مرا تا اوج یک دیوانگی پراند و بعد

بر زمینم زد همه تاب و توانم را گرفت!

او مرا گم کرد در انبوهی از نادیدنم121 تصاویر گل های متحرک   2

رفت و از چشمان هر ناکس نشانم را گرفت

زندگی یک قصه تلخ پر از اندوه شد

آنکه جانم بود روزی رفت و جانم را گرفت

جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن